مطالبی درباره فرش

نقشمایه‌ی سه گوشهای پیوسته

یکی از متداولترین نقشمایه‌های دستبافتهای عشایری و روستایی ایران سه‌گوشهای بهم پیوسته‌ای است که مانند سلسله‌ای ناگسستنی اغلب در حاشیه‌های فرش و بیش از همه در گبه‌های لری و بختیاری در چند ردیف متوازی امتداد می‌یابد و جالب است که کهنترین دستبافته‌های ایرانی که تا کنون پیدا شده همین زنجیره سه‌گوشهای بهم پیوسته را بر خود دارد. این دستبافهای باستانی سه گلیمپاره‌ی هخامنشی تقریبا دو هزار و پانصد ساله است که در گورستان منجمد شماره ۵ دره‌ی پازیریک کا قالی معروف پازیریک در آن بود، بافته شده است. (همچنین قالی سنگی اعجاب‌انگیز تخت جمشید که در فصل اول کتاب به آن پرداخته شد نیز دارای چنین زنجیره‌های سه گوش است).

از عصر هخامنشی نمونه‌های زیادی از همین سبک نگارگری سه گوشهای پیوسته در دیگر آثار هنری بر جای مانده است. از آجرهای لعابدار کاخهای شوش تا ظروف سفالین. این سلسله‌ی زنجیره‌ای سه گوشها به چهار شکل دیدیه می‌شوند: (۱) سه گوش ساده (۲) سه گوش کنگره‌ای (۳) سه گوش شطرنجی (۴) سه گوش کنگره‌ای / شطرنجی که یکی از جالب‌ترین نگارگریهای این سبکه در تکه پارچه‌ای پارتی است که از گورهای خمره‌ای گرمی مغان به دست آمده است. استمرار شش هزار ساله‌ی سه گوشهای بهم پیوسته به شیوه‌ها و سبکهای گوناگون نمی‌تواند تنها جلوه‌ای از نقش‌پردازی سنتی باشد و هیچ گونه مفهوم رمزی و نمادی نداشته باشد. سیروی پرهام در مورد این سه گوش نشانه‌ی کوه و سه گوشهای بهم پیوسته نمودار سلسله جبال بوده است. سومریان سرزمینهای کوهستانی را به سه گوشهای شطرنجی تجسم هنری می‌بخشیده‌اند و این همه بدان لحاظ بوده که کوهسار نگاه دارنده‌ی آبها است و نهرها و رودها از کوهستان سرچشمه می‌گیرند و تمامی زندگانی انسان و جانوران و گیاهان به آب بستگی دارد. در آیین زرتشت کوه ستوده و مقدس است. در اوستا از کوه و فر (به معنی شکوه و شوکت) بارها با هم یاد شده است. کوه با صفتهایی چون «آسایش‌بخش» و «خوشی‌دهنده» تکریم شده است. در تکوینِ هستی کوه مقام سوم را داراست. بدین معنی که در آغاز آسمان آفریده می‌شود و پس از آن زمین و آن گاه کوه که تکیه‌گاه زمین خوانده شده است و اما نگارگری شطرنجی از آغاز تجرید هنری، تلالو آب بوده است، بدین دلیل ساده که در روشنایی آفتاب آبهای روان را به صورت سایه روشن می‌بینیم که نقش شطرنجی، تجریدی‌ترین و انتزاعی‌ترین شیوه‌ی تجسم آن است. بنابراین کوهی که شطرنجی باشد از اب لبریز است و این نعمتی است که در سرزمینهای خشک و کم آب جنوب ایران بزرگترین نعمت خداست. خانم فیلیس اکرمن نیز در پژوهشهایی که پس از انتشار نخستن کتاب «بررسی هنر ایران» اثر ارزشمند آتور اپم پوپ درباره‌ی نمادهای پیش از تاریخ از آب به جای آورده، بر این نتیجه‌ی روشنگر و رمزگشا دست یافته که همگی اقسام نگارگری شطرنجی، از آن جمله سه گوشها و لوزیهای یک در میان سفید و سیاه نشانه‌ی تلالو و از نمادهای آب می‌باشد. بر اساس این برداشت که به قراین و مدارکِ بسیار پشت گرم است، سه‌گوشهای خال خالی و زنجیره‌ی سه گوشهای شطرنجی کوه نماد یا «کوهسار شطرنجی» نشانه‌ی تاکید مضاف است بر این که کوهها نگاهدار آب باران‌اند. بر همین اساس، تمامی سفالینه‌های کشف شده در «تل بکون» را که نقش شطرنجی سه گوش یا چهار گوش دارند و همراه است به دیگر نقشمایه‌های آب نماد، باید از گروه عظیم سفالنگاره‌های بارانخواهی یا طلسم باران خواه دانست.»

2 نظر در “نقشمایه‌ی سه گوشهای پیوسته

  1. تاج گل برای عرض تسلیت گفت:

    بهترین وبسایتی که تاحالا دیدم.ازتون متشکرم

  2. خرید فالوور اینستاگرام گفت:

    عاشق این وبسایت شدم من.عالی هستید
    شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *