آثار کشف شده در مناطق مختلف باستانی ، توسط باستان شناسان ، سنايع مربوط به نسا جی ( بافت پارچه و گليم ) را اثبات می کند . اين آثار که به هزاره پنجم و چهارم و سوم قبل از ميلاد تعلق دارد ، مبين اين نکته است که انسان آن عصر توان حداقل گليم را داشته است .انسان اوليه بافتن را شايد از پرندگانی که لانه خود را مي ساختند تا محلي امن برای جوجه هايشان فراهم سازند آموخته باشد. و انسان اوليه با تقليد از پرندگان با استفاده کردن از الياف نرم گياهان و بوريا توانست انواع وسايل مورد نياز خود را برای جمع آوری ، حمل ونگهداری انواع ميوه ها و دانه های خوراکی فراهم سازد . و اين اولين گام در جهت بافت را کسب و فراهم سازد .انسان ها پيش از تاريخ با کشتن حيوانات ، از پوست اين گياهان و حيوانات به عنوان زير انداز استفاده می نمودند. سپس با اهلی کردن حيواناتی که دارای پوستی پشمی با الياف بلند بودند و با کسب تجربه بافت انواع وسايل مورد نياز خود را که اولين آن گليمهای ساده بود ببافند و رفته رفته اين گليم ها مراحل تکاملی خود را بر اساس احتياجات و شرايط زمانی و مکانی بپيمايد و تا به امروز برسد و نتيجه آن همه تلاش و تجربه، انواع زير اندازهايی است که امروز ما در مناطق مختلف با نامهای مختلف براساس نوع الياف، طرح و نقش و رنگبندی ، اندازه ، شيوه رنگرزی و بافت مي شناسيم .هنر قالی بافی که متعلق به ايرانيان است و حاصل دست رنج زنان و مردان بافنده و زحمتکش اين مرز و بوم ، به طور کلی اين دست بافت ها به شانزده نوع بافت متفاوت تقسيم می شوند که چهار نوع از آنها سوزنی هستند . اين دست بافتها علاوه بر جنبه هنری ، از نظر اقتصادی اهميت زيادی دارد . فرش ايران حداقل در يک قرن اخير پس از نفت بزرگترين سرمايه ملي منبع در آمد ارزی صادراتی ما به شمار می رفته است و گزافه نيست اگر بگوييم گذشته از ارزش صادراتی ، هنر قاليبافی مشخص ترين وسيله شناسايی فرهنگی ما به دنيا بوده است . اين هنر که باعث بوجود آمدن ميليونها فرصت شغلی شده است و در بازارهای جهانی ايرانيان در اين هنر حرف اول را می زنند اما کشورهای ديگری چون ترکيه ، افغانستان ، چين ، مصر نپال،پاکستان و هند رقيبان اين هنرمی باشند که اگر به تلاش های خو د نيفزاييم کشورهای ديگر گوی سبقت را از ما می ربايند .
تاريخچه فرش ايران
۳۱
تیر