مطالبی درباره فرش

نگاره‌ی مرغی / قوچکی یا طلسم باران خواهی

در مورد این نقش نیز سیروس پرهام می‌نویسد:

«تکرار بی‌وقفه‌ی نگاره‌ی مرغی / قوچکی در اضلاع ترنجها و لچکها و بسیاری از نقشمایه‌های فرشبافی خاورمیانه (ازجمله قفقاز و آناتولی) این احتمال را به میان آورد که این شیوه‌ی نگارسازی زنجیره‌ای، بازمانده‌ی نوعی رمز طلسم گونه‌ی دعای باران و باران‌خواهی باشد. هویت دوگانه‌ی این نقشمایه و در هم آمیختن و خلط شدن مرغ و قوچ شاید تجسم واقعیتی تاریخی باشد و برانگیخته‌ی رمزی و پیوند نمادی این دو جانور ناهمگون در بافت فرهنگی جامعه‌ی دهقانی – شبانی ایران باستان. قوچ و مرغ هر دو مفاهیمی نمادی و رمزی بارز داشته و خصوصا در ارتباط با اصول نجومی و معتقدات اساطیری با یکدیگر نسبت داشته‌اند. قوچ که از هزاره‌ی سوم پیش از مسیح در تمدن فرات از صورتهای فلکی بوده (=حمل)، پس از متداول‌ترین تقویم شمسی در نیمه‌ی هزاره‌ی اول در نظام نجومی ایران باستان، نشانه‌ی نقطه‌ی اعتدال بهاری در تمدن کشاورزی و شبانی آن روزگار داشته است. پرنده نیز از دوران پیش از تاریخ هزاره‌ی چهارم در تمدن بین‌النهرین و شوش و پارسه‌ی عیلامی مظهر ابر و پیک باران بوده و در دورانهای بعدی انواع خاصی از آن مقام و منزلت ویژه داشته، مانند عقاب که «مرغ خورشید» و طاووس که «مرغ ناهید» (ایزد آب) بوده‌اند. بر خلاف نقطه‌ی اعتدال بهاری – که گذشتن خورشید از آن قطعی و محتوم است – آمدن به موقع باران مسلم و مقدر نیست و ناگزیر مستلزم نوعی الحان و دعا و نیایش است.

بر این قرار از پی هم آوردن قوچ نمی‌تواند رساننده‌ی مفاهیم نمادی سودمند باشد، حال آن که تسلسل نقش پرنده می‌تواند نشانه‌ی دعا و حاجت‌خواهی برای آمدن باران باشد. چون تکرار یک کلام یا یک تصویر یا یک آواز، از زمانهای دور از ارکان اصلی جادو و مناسک طلب حاجت در قالب سحر نمایشی بوده است و شاید هم ردیف کردن بی‌وقفه‌ی این خطوط مایل بخودی خود مجسم‌کننده‌ی ریزش باران باشد، همچنان که در نقوش سفالینه‌هایی که از هزاره‌ی چهارم از شوش به دست آمده همه جا یال پرندگان به صورت دندانه‌های شانه ترسیم شده و زیر پای مرغان بال گوشده نقش آب روان مجسم است. این گمان نیز هست که این نگاره زاییده‌ی تلخیص و ادغام شیوه یافته‌ی مرغ و قوچ در یک نگاره‌ی واحد باشد. خانم فیلیس اکرمن که درباره‌ی نقشمایه‌های نمادی و اساطیری تمدنهای کهن فلات ایران و سرزمین بین‌النهرین پژوهشهای عالمانه و هوشمندانه کرده است، این اشاره را دارد که سفالگران پیش از تاریخ ایران دسته‌های پرندگان را به منظور تجسم آبرو، در رابطه با مراسم مذهبی – جادوگرای برای آمدن باران نقاشی می‌کردند. در میان سفالینه‌های پیش از تاریخ، سفالی که از تپه گیان نهاوند گرفته شده گویاتر و رساتر از نقشهای همانند است زیرا نسبت پرنده را با ابر و باران همزمان و به وضوح مجسم می‌کند. می‌نگریم که دسته‌ای از مرغان به حالت ابر یکپارچه درآمده و از امتداد سر و گردن آن باران فرو می‌ریزد.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *